در ایام رمضان تبلیغ طرح بزرگ همراه اول هر لحظه در سطح شهر و رسانه ملی مشاهده میکنید .

ابتدا این طرح به این صورت میباشد که با فعال کردن آن شما از هر ۶۰ دقیقه تماس فقط ۵ دقیقه آن را پرداخت میکنید در ظاهر که طرح عالی و منحصر به فردی به نظر میرسد اما زمانی شما احساس جفا از سوی همراه اول میکنید که این طرح را فعال و انتظار استفاده از آن را داشته باشید .

متاسفانه بعد از فعال سازی در زمان های متفاوت ( زیر ۵ دقیقه ) همراه اول اقدام به قطع مکالمه میکند تا به سقف مد نظر نرسد ! جالب اینجاست که باید این سرویس به ظاهر رایگان و منحصر بفرد نیاز به فعالسازی دارد در صورتی که هزینه ای ندارد که فعالسازی را توجیه کند. اگر این یک خدمت و سرویس رایگان و ویژه است لزومی ندارد که توسط مشترک فعال شود و می تواند خود اپراتور برای کلیه مشترکین ارائه کند.

اما سوال اینجاست که عزیزان همراه اول که تمایل به استفاده مردم از این طرح را ندارند پس چرا این همه تبلیغات صورت گرفته تا مردم با پرداخت هزینه انتظار استفاده آن را داشت باشند اما هیچ خبری از خدمات در شان یک همراه اول را نمی توان مشاهده کرد !

نکته جالب دیگر این روزها تبلیغات تلویزیونی می باشد. در پیامی نشان می دهد که خانم سالمندی تنها و خسته نشسته است، سپس نوه اش پیامک ارسال میکند و او از تنهایی بیرون می آید و خوشحال و خندان می شود. سپس در ادامه می گوید” هیچکس تنها نیست . . . همراه اول”. در پیام بعدی تولد شخصی است که پیامک های بسیاری جهت تبریک تولدش دریافت میکند اما هیچکس در کنار او نیست و تنهاست. سپس گوینده می گوید” پیامک‌ها جای خالی شما را پر نمی‌کنند .. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” . قضاوت با شما . . .

امیدواریم روابط عمومی همراه اول اقدام به پاسخگویی مناسب در این باره کند و در صورتی که مشکلی فنی در این باره وجود دارد هر چه سریعتر برطرف شود تا بیش از اینها بر سر مردم کلاه نرود !

همراه اول ماله سپاه ایران است

صادق هدايت در سه شنبه 28 بهمن ماه 1281 در خانه پدري در تهران تولد يافت. پدرش هدايت قلي خان هدايت (اعتضادالملك)‌ فرزند جعفرقلي خان هدايت(نيرالملك) و مادرش خانم عذري- زيورالملك هدايت دختر حسين قلي خان مخبرالدوله دوم بود. پدر و مادر صادق از تبار رضا قلي خان هدايت يكي از معروفترين نويسندگان، شعرا و مورخان قرن سيزدهم ايران ميباشد كه خود از بازماندگان كمال خجندي بوده است. او در سال 1287 وارد دوره ابتدايي در مدرسه علميه تهران شد و پس از اتمام اين دوره تحصيلي در سال 1293 دوره متوسطه را در دبيرستان دارالفنون آغاز كرد. در سال 1295 ناراحتي چشم براي او پيش آمد كه در نتيجه در تحصيل او وقفه اي حاصل شد ولي در سال 1296 تحصيلات خود را در مدرسه سن لويي تهران ادامه داد كه از همين جا با زبان و ادبيات فرانسه آشنايي پيدا كرد.

در سال 1304 صادق هدايت دوره تحصيلات متوسطه خود را به پايان برد و در سال 1305 همراه عده اي از ديگر دانشجويان ايراني براي تحصيل به بلژيك اعزام گرديد. او ابتدا در بندر (گان) در بلژيك در دانشگاه اين شهر به تحصيل پرداخت ولي از آب و هواي آن شهر و وضع تحصيل خود اظهار نارضايتي مي كرد تا بالاخره او را به پاريس در فرانسه براي ادامه تحصيل منتقل كردند. صادق هدايت در سال 1307 براي اولين بار دست به خودكشي زد و در ساموا حوالي پاريس عزم كرد خود را در رودخانه مارن غرق كند ولي قايقي سررسيد و او را نجات دادند. سرانجام در سال 1309 او به تهران مراجعت كرد و در همين سال در بانك ملي ايران استخدام شد. در اين ايام گروه ربعه شكل گرفت كه عبارت بودند از: بزرگ علوي، مسعود فرزاد، مجتبي مينوي و صادق هدايت. در سال 1311 به اصفهان مسافرت كرد در همين سال از بانك ملي استعفا داده و در اداره كل تجارت مشغول كار شد.

در سال 1312 سفري به شيراز كرد و مدتي در خانه عمويش دكتر كريم هدايت اقامت داشت. در سال 1313 از اداره كل تجارت استعفا داد و در وزارت امور خارجه اشتغال يافت. در سال 1314 از وزارت امور خارجه استعفا داد. در همين سال به تامينات در نظميه تهران احضار و به علت مطالبي كه در كتاب وغ وغ ساهاب درج شده بود مورد بازجويي و اتهام قرار گرفت. در سال 1315 در شركت سهامي كل ساختمان مشغول به كار شد. در همين سال عازم هند شد و تحت نظر محقق و استاد هندي بهرام گور انكل ساريا زبان پهلوي را فرا گرفت. در سال 1316 به تهران مراجعت كرد و مجددا در بانك ملي ايران مشغول به كار شد. در سال 1317 از بانك ملي ايران مجددا استعفا داد و در اداره موسيقي كشور به كار پرداخت و ضمنا همكاري با مجله موسيقي را آغاز كرد و در سال 1319 در دانشكده هنرهاي زيبا با سمت مترجم به كار مشغول شد.

در سال 1322 همكاري با مجله سخن را آغاز كرد. در سال 1324 بر اساس دعوت دانشگاه دولتي آسياي ميانه در ازبكستان عازم تاشكند شد. ضمنا همكاري با مجله پيام نور را آغاز كرد و در همين سال مراسم بزرگداشت صادق هدايت در انجمن فرهنگي ايران و شوروي برگزار شد. در سال 1328 براي شركت در كنگره جهاني هواداران صلح از او دعوت به عمل آمد ولي به دليل مشكلات اداري نتوانست در كنگره حاضر شود. در سال 1329 عازم پاريس شد  او 48 سال داشت که در 19 فروردين 1330 در همين شهر بوسيله گاز دست به خودكشي زد. مزار او در گورستان پرلاشز در پاريس قرار دارد. او تمام مدت عمر كوتاه خود را در خانه پدري زندگي كرد.

کتاب های منتشر شده توسط صادق هدایت : بوف کور،زنده بگور ،سگ ولگرد ،سه قطره خون ،افسانه آفرینش ،سگ ولگرد ،کاروان اسلام و... 

چند جمله از صادق هدایت :

"تنها مرگ است که دروغ نمی گوید"

_________ 

"عشق چیست؟ برای همه رجاله ها یک هرزگی  یک ولنگاری موقتی است . عشق رجاله ها را باید در تصنیفهای هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیک که در عالم مستی و هشیاری تکرار میکنند پیدا کرد"

_________________________ 

"زنان به سه مرد نیاز دارند:

مردی برای عشق ورزیدن ، مردی برای نیاز جنسی و مردی برای آزردن

اما مردان هنرمند می دانند که با عهده دار شدن هر سه نقش می توان زنان را از دو نفر دیگر بی نیاز کرد."

_______________________________ 

"مرگ، مادر مهربانی است که بچه ی خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش کشیده، نوازش میکند و می خواباند."

 _______________________________ 

"در زندگی زخم هایی هست كه مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند این درددهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند  و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی بکنند." 

 انتشار گسترده عکس یکی از شاهزادگان آل سعود که یادآور عصر برده داری در جهان است، خشم شدید افکار عمومی عربستان سعودی را برانگیخت.

 در این عکس، شاهزاده «عبدالله بن عبدالرحمن» که اخیرا به عنوان استاندار منطقه ریاض تعیین شد، دیده می شود که یک شهروند سیاه پوست سعودی را به استخدام خود در آورده که فقط چتر وی را بالای سرش نگهدارد.
 

این عکس به طور گسترده در سایت های خبری و صفحات سایت های اجتماعی منتشر شده و انتقادات بسیار زیادی را در پی داشته است. یکی از بیشترین نظراتی که توسط افکار عمومی عربستان در ذیل این عکس نوشته شده این است: این استاندار ریاض است یا شاه سلطان عثمانی؟!

 گل: کریمی بعد از پایان بازی با نفت آبادان راحت تر از حد تصور پیراهن خود را تقدیم به کودک خردسال توپ جمع کن آبادانی کرد که این مهم از نگاه عکاسان حاضر در محل دور نماند. اما اتفاق عجیب لحظاتی بعد رخ داد آنجا که عده ای از ماموران درشت هیکل حاضر در زمین به زور و با کتک زدن آن توپ جمع کن خردسال پیراهن کریمی را از او گرفتند تا کودکی که احتمالا خیلی راحت به یکی از آرزوهای زندگی اش رسیده بود ناراحت و دست خالی بماند. علی کریمی که از این اتفاق آگاه شده بود بشدت عصبانی و ناراحت شد و از اتفاقی که افتاد ابراز تاسف می کرد اما دستش به جایی بند نبود تا برای آن پسر بچه کاری کند!

 هنوز چند ماهی از حادثه دلخراش و تاسف بار برنامه ای که ویژه کودکان تدارک دیده شده بود نمی گذرد که حادثه ای دیگر اما با ابعادی کوچکتر در یک برنامه دیگر از همین قبیل و این بار در برنامه عموهای فتیله ای تکرار شد.عصر پنج شنبه ورزشگاه انقلاب کرج میزبان کودکان و والدین همراهشان برای شرکت در برنامه شاد عموهای فتیله بود. این برنامه با استقبال زیادی از کودکان و خانواده های همراه مواجه بود به طوریکه چندین هزار نفر ساعاتی را برای آغاز برنامه چه در صف ورودی و چه در سالن بسیار گرم ورزشگاه انقلاب به انتظار ایستادند. برنامه هایی در قالب عموها و خاله ها و دایی ها که این روزها تعداد آنها از انگشتان دست هم تجاوز می کند، برنامه هایی شاد و موزیکال هم برای کودکان و هم برای خانواده آنها است و در بعضی موارد نیز شاید این برنامه ها از حیث شادی به نام کودکان و به کام والدین باشد. بنابراین همواره استقبال بسیار خوبی از این دست برنامه ها به عمل می آید.عصر دیروز و در برنامه عموهای فتیله ای ایمن نبودن سن و عدم استاندارد سازی آن از جانب تهیه کنندگان سن، باعث فروریختن و از وسط دو نیم شدن سن درست در زمانی که مادران برای شرکت در مسابقه به روی سن دعوت شده بودند شد. سقوط سن درست زمانی اتفاق افتاد که مجری برنامه با یادآوری ماجرای تلخ برنامه خاله شادونه هشدار داد که تا این اتفاق اینبار برای مادران نیفتاده از شمار کسانی که خواهان شرکت در مسابقه هستند کم شود و این جمله نشان از آن دارد که دست اندرکاران برنامه خوشبختانه ماجرای تلخ قبلی را هنوز فراموش نکرده اند. دو نیم شدن سن موجب سقوط بیش از ۱۵ زن و وسایل و دکور آماده شده روی سن بر روی یکدیگر شد که خوشبختانه و به لطف خدا اتفاق حادی برای کسی نیفتاد و تنها چندنفر در ناحیه دست و پا احساس درد می کردند. ضمن آنکه این اتفاق وحشت و خاطره ای تلخ را برای فرزندانی که همراه مادران خود آمده بودند تا لحظات خوشی را تجربه کنند به ارمغان داشت.درست چند دقیقه قبل از دعوت از مادران برای حضور بر روی سن بالغ بر ۱۵ کودک هفت یا هشت سال برای شرکت در مسابقه صندلی بازی روی سن جمع شده بودند و تنها خدا می داند اگر سن در آن لحظه و زمانی که بیش از ۱۵ – 16 صندلی و پایه های فلزی در میان کودکان بود سقوط می کرد چه حادثه ای رقم می خورد؟کاش مسئولان برگزاری این قبیل برنامه ها به همان اندازه که به فکر افزودن بر جمعیت حاضر در برنامه چه از حیث مادی و چه به لحاظ شهرت و محبوبیت هستند، به فکر تامین امنیت و ایمن سازی هرچند با صرف هزینه ای بیشتر باشند.

 در روزهای اخیر، ابتذال بیش از حد شماری از خوانندگان رپ که با برگزاری کنسرت‌های مستهجن که حتی نشریات زرد نیز اقدام آنها را بی‌شرمانه خوانده و خواستار برخورد با خوانندگان و عوامل این نمایش وقیح شده‌اند، موجب نوعی آشفتگی در فضای فرهنگی کشور شده است.در همین ز مینه با افزایش اعتراضات نسبت به کنسرت مبتذل «ا ـ م»، معروف به «تتلو»، و نیز توهین ها و هتاکی هایی که وی در ترانه های خود انجام داده است وی پس از بازگشت به ایران بازداشت شد. این در حالی است که چندی پیش از این نیز شایعاتی درباره دستگیری این خواننده رپ منتشر شده بود که بعدها تکذیب شد اما این بار بنا بر اظهارات منابع آگاه وی در بازگشت به ایران دستگیر و روانه زندان شده است.

گفتنی است، در کنار رپ‌خوان‌هایی که با استفاده از الفاظ رکیک و مستهجن و با در هم شکستن فرهنگ جامعه درصدد جذب مخاطب هستند، شماری از گروه‌ها و خوانندگان رپ با استفاده از این قالب جدید و در چهارچوب‌های فرهنگی کشورمان به اظهارنظر در مسائل اجتماعی می‌پردازند که از آن جمله می‌توان به همدردی برخی گروه‌ها با داغ‌دیدگان حادثه بم اشاره نمود، اما از سوی دیگر نیز برخی از افراد با الگوبرداری نادرست از فرهنگ غربی و زیر پا نهادن مبانی و اصول ملی، نوعی هتاکی و دریدگی فرهنگی و جمعی را تبلیغ می‌کنند که پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته است. همچنین باید خاطرنشان کرد که بنا بر اظهارات برخی منابع خبری، با توجه به نفوذ روز‌افزون رپ‌خوان‌های منفی و تحت‌الشعاع قرار گرفتن افراد و گرو‌‌های مثبتی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، اقدامات گسترده‌ای برای دستگیری رپرهای مستهجن در آینده نزدیک رخ خواهد داد. 

 این بار در کشور یمن ناگهان در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد. این حادثه نیز تعجب همگان را برانگیخت و موجب شگفتی چشم پزشکان شده است و تا به این لحظه علت به وجود آمدن این وضعیت را نفهمیده اند.

چندی پیش خبری هم در رسانه های مختلف روسیه منتشر شد که حاکی از پدیدار شدن آیاتقرآن کریم روی پوست بدن یک نوزاد در منطقه قفقاز بود.

انتشار آن خبر تعجب همگان به ویژه افکار عمومی روسیه و منطقه قفقاز را برانگیخت تا جایی که «موخو علی اف» رئیس جمهور داغستان نیز برای دیدن این معجزه به منزل این کودک و والدین او رفت.

مادر این نوزاد اعلام کرد که هر دوشنبه و جمعه کودکش دچار تب ۴۰ درجه ای می شد و پس از آن آیاتی از کلام الله مجید روی پوست او نقش بست و در مدت ۳ روز هم دیگر اثری از آن نوشته ها باقی نماند.

این خانواده نام کودکشان را “علی” گذاشته اند. والدین نوزاد می گویند قصد نداشتند به مردم در این باره چیزی بگویند تا زمانی که بر روی بدن کودک جمله “حدیث مرا به مردم نشان دهید” بوجود آمد و آنها از تصمیم خود منصرف شدند. "عبدالله" امام جماعت مسجد روستای «کراسنو- اکتیابرسکایا» معتقد است که این آیات علائمی از سوی پروردگار بوده است. 

   شب گذشته صادق درودگر مدیر عامل باشگاه ملوان و حیدرپور مسئول اجرایی گهر روی خط تلفنی برنامه نود آمدند تا در مورد دلایل حوادث تلخ بازی ملوان و گهر توضیح دهند. درودگر کنار هم نشستن تماشاگران دو تیم را عامل این حادثه دانست و گفت که تعداد ماموران انتظامی در ورزشگاه کم بود. حیدرپور هم از مسئولان استانی و وزارت ورزش خواست زودتر ورزشگاه لرستان را تکمیل کنند.وقتی فردوسی پور در واکنش به مبلغ قرارداد ۶۰۰ میلیونی بازیکنان گفت طوری می گویید ۶۰۰ تا انگار ۶۰۰ هزار تومان است، درودگر گفت وقتی مرغ کیلویی ۷ هزار تومان است، ۶۰۰ میلیون تومان هم ۶۰۰ تا می شود! 

 " سالی راید" نخستین زن آمریکایی که به فضا سفر کرد، در روز دوشنبه پس از هفده ماه نبرد با سرطان لوزالمعده در گذشت.یاس گروپ به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن ، بنیاد سالی راید اعلام کرد که وی در سن ۶۱ سالگی در گذشت.راید نخستین بار در سال ۱۹۸۳ با سفینه شاتل چالنجر به فضا رفت و در هفتمین ماموریت برنامه شاتل فصایی امریکا شرکت کرد.باراک اوباما رییس جمهوری امریکا گفت : راید یک قهرمان ملی و الگوی نقش آفرین قوی بوده که الهام بخش نسل هایی از دختران جوان برای رسیدن به ستاره ها شد.وی در بیانیه ای ضمن تسلیت به خانواده و دوستان راید گفت : زندگی سالی به ما نشان داد که محدودیتی برای ما در مورد آنچه که خواهان دستیابی به آن هستیم وجود ندارد و بی تردید میراث وی سال ها باقی خواهد ماند.چارلز بولدن مدیر ناسا نیز در بیانیه ای گفت : راید در واقع چهره برنامه فضایی امریکا را تغییر داد و ملت یکی از عالی ترین رهبران، آموزگاران و اکتشاف کنندگان خود را از دست داده است.راید در تاریخ ۲۶ مه ۱۹۵۱ در جنوب کالیفرنیا چشم به جهان گشود و در رشته های فیزیک و زبان انگلیسی از دانشگاه استانفورد مدرک گرفت.وی در سال ۱۹۷۷ پس از مشاهده یک آگهی در روزنامه دانشگاه متقاضی سفر به فضا از ناسا شد.

  مرد ۴۱ ساله مکزیکی با وزنی معادل ۵۹۷ کیلوگرم سنگین ترین مرد جهان می باشد.

زمانی که نام او در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسید مورد توجه شدید مردم قرار گرفت.او تلاش خود را برای کاهش وزن آغاز کرد و بعد از ۲ سال ۳۶۰ کیلو از وزن خود را کاهش دهد و رکورد دیگری را به نام خود ثبت کند رکورد بیشترین کاهش وزن در جهان.

یک سال بعد وی با کلودیا سلیس ۳۸ ساله در مکزیک ازدواج می کند.این مراسم ۴۰۰ میهمان داشت و شبکه های مختلف تلوزیونی این مراسم را به صورت مستقیم پخش کردند.

 یکی از قوی ترین مردان ایران در نزاع و ضرب و شتم با رئیس یکی از شعب بانک ملی حسین آباد مهرشهر موجب شد مشتریان حاضر در این شعبه از ترس بانک را ترک کنند.

به گزارش مهر، ماجرای این ضرب و شتم که به اقساط معوق برادر این ورزشکار بازمی گردد، به گونه ای بود که باعث شد مردم به عنوان شاهدان این ماجرا حمایت خود را از رئیس شعبه اعلام کرده و از کلانتری محل خواستند به این گونه ماجراها که گویا از سوی این ورزشکار مسبوق به سابقه نیز بوده است، خاتمه دهند.
 
علاوه بر خانواده یکی از اعضای شورای شهر کرج نیز که به صورت اتفاقی برای انجام امور بانکی خود ناظر این رویداد ناخوشایند بودند، مردم منطقه نیز اعلام کرده اند با شهادت خود در دادگاه به اینگونه حوادث ناخوشایند که در شان جامعه ورزشی استان و کشور نیست، خاتمه می دهند.
 
به گفته شاهدان عینی، وقتی رئیس شعبه بانک مذکور از این مرد قوی می خواهد با پائین آوردن صدای خود نظم موجود در بانک را بهم نریخته و موجب ترس و وحشت مردم نشود، از سوی وی مورد هجوم قرار گرفته و با بلند کردن صندلی موجب می شود مردم از ترس شعبه را ترک کنند. 

 خبرگزاری فارس: بر اساس رای دادگاه عمومی تهران به لحاظ ارتکاب جرم صدور چک بلامحل، 132 عدد قاب حاوی عکس‌های اورژینال هدیه تهرانی در 2 مردادماه به مزایده گذاشته خواهد شد.

«علی فرزان‌فرد» وکیل پرونده بهزاد فراهانی‌پور درباره مزایده عکس‌های هدیه تهرانی توضیح داد: پرونده خانم تهرانی مربوط به هزینه‌های نمایشگاه عکس ایشان در سال 88 است که در خانه هنرمندان برپا کردند و موکل من آقای «بهزاد فراهانی‌پور» طراح ‌و مجری نمایشگاه عکس ایشان است‌. 

بخشی از مطالبات موکل من از طرف خانم تهرانی پرداخت نشده بود و مذاکرات ایشان هم با خانم تهرانی به نتیجه نرسید و در نهایت چک ایشان برگشت خورد‌. پیرو برگشت خوردن چک ‌شکایت موکلم در مراجع ذی‌صلاح‌ قضایی مطرح شد‌.

وی در ادامه درباره کل مطالبات موکلش توضیح داد: من در جریان ریز مطالبات موکلم نیستم اما محکومیتی طی دادنامه صادره از مراجع قضایی که خانم تهرانی دارند 46 میلیون و 325 هزار و 627 تومان بوده است و خانم تهرانی هم در تاریخ 6 آذرماه 1390 از طرف شعبه 3 اجرای احکام دادسرای ناحیه 3 ونک در جهت اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی خطاب به دادگاه صادر‌کننده حکم معرفی می شوند که خانم هدیه تهرانی در اجرای ماده 34 قانون اجرای احکام مدنی  اموال خود را تعدادی قاب عکس که در نمایشگاه در معرض دید عموم قرار داده بود، معرفی کرده است.

فرزان فرد در ادامه گفت: براساس تشریفات اجرای حکم، قاب عکس‌ها توقیف و ارزیابی شد و از طرف شعبه 3 اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب‌ ونک برای تاریخ 2 مرداد‌ماه به مزایده گذاشته خواهد شد.

 در صورتی که خریداری پیدا شود، در قبال مبلغ تعیین شده، طلب موکل وصول می‌شود. در غیر اینصورت خانم تهرانی برابر حکم صادره دادگاه محکوم به پرداخت مبلغ تعیین شده از سوی دادگاه خواهد بود.

بنابراین گزارش، به موجب رای دادگاه عمومی تهران «هدیه تهرانی» به لحاظ ارتکاب جرم صدور چک بلا‌محل محکوم به پرداخت 463256270 ریال بابت حق‌الوکاله برابر تعرفه کانون وکلا و هزینه دادرسی و پرداخت خسارت تاخیر و تادیه از تاریخ سررسید چک در حق محکوم‌له بهزاد فراهانی‌پور به پرداخت نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت محکوم گردیده است.

با توجه به درخواست محکوم‌له تعداد 132 عدد قاب سالم حاوی عکس‌های ارژینال هدیه تهرانی توقیف شده که در این خصوص مراتب جهت ارزیابی به کارشناسی رسمی دادگستری ارجاع و ارزیابی شد. این اموال منقول حاوی عکس‌های ارژینال با نام‌های اثر خلیج فارس، برگ و یخ، صدف، ماسه، ماهی و آب است که قیمت ارزیابی شده اموال جهت پایه مزایده بر اساس نظر کارشناس دادگستری به میزان چهار صد و دوازده میلیون و پانصد و بیست هزار ریال ارزیابی شده است. اموال فوق‌الذکر روز دوشنبه 2 مردادماه از ساعت 10 تا 13 از طریق مزایده حضوری فروخته خواهد شد‌.

آگهی مزایده اموال منقول هدیه تهرانی

آگهی مزایده اموال منقول هدیه تهرانی در روزنامه کار و کارگر 7 تیرماه 1391 به چاپ رسیده است.

نمایشگاه عکس «هدیه تهرانی» در آذرماه 1388 با حاشیه‌های فراوانی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.      

 

 یاس گروپ: هشدار یک دختر ۱۷ ساله در مورد عواقب استفاده از عینکهای آفتابی ارزان قیمت را جدی بگیرید."لائورا ماسون" 17 ساله برای اولین بار بدون خانواده اش به تعطیلات رفت و بعد از استفاده از عینک آفتابی ارزان قیمت ۱ پوندی اش به دلیل آلرژی شدید دچار عواقب بدی شد.به گفته وی صورتش به اندازه یک بادکنک ورم کرد و این مسئله به قدری ترسناک بود که او تعطیلات را نیمه تمام رها کرد و از ترس مرگ نزد خانواده اش بازگشت.

صورت ، چشمها و بینی او در اثر این آلرژی به شدت ورم کرد به طوریکه حتی والدین او قادر به شناختن وی نبودند. پزشکان اعلام کردند  او و دوستش که هردو از عینکهای مشابهی استفاده کردند و به شدت دچار حساسیت شده اند که علت اصلی آن وجود پلاستیک در این عینکهاست.بعد از مداوای ابتدایی در اسپانیا- جایی که آنها برای تعطیلات به آنجا سفر کرده بودند- آنها سریعا به انگلستان بازگشته و مورد درمان قرار گرفتند.او میگوید به شدت نگران بودم که دوباره به حالت عادی بازنگردم . هرگز تصور نمیکردم که علت همه این مشکلات یک عینک آفتابی باشد. به خاطر این عینک ارزان قیمت همه تعطیلاتم به هم خورد و چهره ام به کلی دگرگون شد. واقعا یک پوند ارزش آن همه مشکلات و استرس را نداشت.

گفت و گو با زن بدل کار سینمای کشورمهسا احمدی: از سوسک می ترسم! وقتی نام حرفه بدل کاری به میان می آید، عده ای تصور می کنند که می توانند، با پریدن از ارتفاع و یا پرت کردن خود روی خودرو، این کار را انجام بدهند، در صورتی که این تفکر نادرستی است، «مهسا احمدی» که تنها زن بدل کار بین المللی کشورمان است، سال 85 وارد حرفه بدل کاری شد و زیر نظر «ارشا اقدسی» مهارت های این حرفه را آموخته است. حدود 3 ماه پیش بود که گزارشی درباره مشکلات بدل کاران و امنیت شغلی آن ها کار می کردم، به همین منظور با او تماس گرفتم ولی پاسخی نداد و پیامک داد که در ترکیه و مشغول کار در پروژه جدید جیمز باند با نام «007» سقوط آزاد است.

بنابراین قرار مصاحبه را به زمان بازگشتش موکول کردم. در این مطلب گفت وگوی ما را با دختر جوان بدل کار 23ساله اهل کرج که دانشجوی رشته تربیت بدنی است می خوانید، گفت وگویی که سعی کردیم بیشتر از شرایط ورود به حرفه بدل کاری و کار در خارج از کشور از او بپرسیم.

گفتنی است که حرفه بدل کاری، جزوی از صنوف سینمایی کشور است و به نوعی می توان گفت نوعی بازیگری محسوب می شود.

* به عنوان سؤال نخست بفرمایید با توجه به این که ورود دختران به حرفه بدل کاری مشکل است و اغلب خانواده ها مخالف ورود فرزندشان به این حرفه هستند، خانواده تان چه گونه راضی شدند که شما وارد این حرفه شوید؟

از دوران کودکی ورزش می کردم و از سن 7 سالگی وارد تیم ژیمناستیک شدم. از همان دوران در اردوها و مسابقات شرکت می کردم و کمتر پیش می آمد که کنار خانواده ام باشم، چون همیشه مشغول تمرین برای مسابقات بودم. به همین دلیل خانواده ام مشکلی برای ورودم به حرفه بدل کاری نداشتند.

* خودتان چگونه دریافتید که علاقه مند به انجام کارهای بدل کاری هستید؟

در کودکی بسیار شیطان بودم و کارهای عجیب و غریب انجام می دادم. همان گونه که می دانید ورزش ژیمناستیک در کشورمان برای دختران فقط تا سن 18 سالگی است و تا این مقطع سنی می توان عضو تیم شد و در مسابقات شرکت کرد، بعد از این سن هیچ مسابقه ای در ایران وجود ندارد، بنابراین من نیز باید این ورزش را کنار می گذاشتم و دنبال رشته ای می رفتم که مانند ژیمناستیک از همه نظر اقناعم کند و علاوه بر علاقه به آن رشته، توانایی حرفه جدید را تا حدودی داشته باشم. بعد از 18 سالگی وارد حرفه بدل کاری شدم.

* این حرفه را در سن 18 سالگی از چه کسی آموختید؟

اواخر سال 85 بود که کارم را با «ارشا اقدسی» آغاز کردم و او مربی ام بود.

از امدادرسانی تا پاراگلایدر و پرش از ارتفاع * برای ورود به این حرفه به چه ورزش هایی نیاز است؟

به خیلی از رشته ها نیاز است که آن ها را آموختم جدا از یادگیری رشته های ورزشی، کمک های اولیه و امدادرسانی را نیز آموزش دیدم. رشته های ورزشی هم چون پاراگلایدر، سقوط آزاد، کار در ارتفاع، پرش از ارتفاع و رشته های دیگر را کار کردم.

* دید مردم نسبت به این حرفه خاص است و می گویند بدل کاران باید کارهای غیرعادی انجام بدهند، مردم می پندارند بدل کاران همیشه آماده مرگ هستند و با جان خود بازی می کنند؛ تا چه حد این دیدگاه صحیح است؟

همیشه که آماده مرگ نیستیم! خودمان از مرگ می ترسیم. دیدگاه غلطی است! اگر من کاری را یاد نداشته باشم و از مربی ام مطمئن نباشم، هیچ گاه آن کار را انجام نمی دهم، حتی اگر کار مهمی باشد.

* منظورم این است که شما به دلیل آن عشق و علاقه ای که داشتید در کنار مهارت هایی که آموختید به طور حتم با اطمینان کار می کنید؟

بله. درست است.

* تا به حال حادثه ای برای تان رخ داده است؟

اتفاق در هر رشته ورزشی، هر کار و شغلی وجود دارد ولی خدا را شکر تا به حال شامل حال من نشده است.

* امنیت شغلی تان چگونه است و چه امکاناتی سر صحنه در اختیارتان قرار داده می شود؟

باید امنیت شغلی را خودمان فراهم کنیم. وقتی در کاری، صحنه سخت و خطرناکی داشته باشیم می خواهیم تا امکاناتی هم چون مأمور آتش نشانی و گروه امداد سر صحنه حضور داشته باشد. یک سری از تهیه کنندگان می پذیرند و آفیش می کنند و برخی هم نمی پذیرند. آن موقع یا نمی پذیریم و یا این که خودمان گروه امداد را سر صحنه می آوریم.

* «مهسا احمدی» خیلی شجاع و نترس است؟

خیر. شجاع بودن مختص به یک حرفه نمی شود. درست است که در کار خودم شجاع هستم، ولی در منزل خیر!

* یعنی چه در منزل شجاع نیستید؟

من هم مانند دیگر دختران وقتی یک سوسک می بینم، می ترسم و فریاد می کشم و بالای بلندی می ایستم!

درست است که مردم دیدگاه دیگری نسبت به ما دارند و هر کجا سر کار می روم می گویند فکر می کردند که خیلی هیکلی و تنومند باشم ولی وقتی مرا می بینند نظرشان عوض می شود.

اوضاع مالی بدل کاران خراب است * با شرایطی که خطر زیادی به جان می خرید همه تصور می کنند دستمزد بدل کاران بالاست.

خیر. دستمزد خوبی نداریم. اوضاع بدل کاران در ایران از لحاظ مالی خراب است، یعنی قراردادهای بالا نمی بندد، چون تهیه کننده نمی پذیرد. البته تنها در ایران این شرایط حاکم است و در کشورهای دیگر این گونه نیست. اگر قرارداد خوبی هم ببندند به هیچ عنوان خوش حساب نیستند. در خیلی از کارها اتفاق افتاده که بعد از 2 سال هنوز دستمزدمان را پرداخت نکرده اند!

پروژه «007» جیمزباند * با توجه به این که شما در پروژه های بین المللی هم چون سری جدید جیمزباند کار کرده اید، دستمزد آن جا چگونه است؟

ما سر پروژه «007» جیمزباند که پروژه ای انگلیسی بود، بودیم. به هیچ عنوان به دستمزد خود فکر نمی کردیم. روز و تاریخ مقرر دستمزدمان را پرداخت می کردند و هیچ دغدغه ای برای دریافت دستمزد نداشتیم و همه چیز روی حساب و کتاب بود. چون از سوی یک گروه ترکیه ای به این پروژه دعوت شده بودیم، دستمزد زیادی دریافت نکردیم و انشاء ا… در کارهای بعدی دستمزدها بهتر خواهد شد.

* بدل کاری در کشور ما نسبت به دیگر کشورها چه قدر به روز است و آیا مطابق با کشورهای دیگر پیش می رویم و به روز و موفق هستیم؟

در پروژه «007» همه گونه امکاناتی وجود داشت. ما از نظر توانایی هیچ چیزی از بدل کاران آن جا کم نداشتیم و شاید از آن ها بالاتر هم بودیم فقط ابزار آن ها، به روز بود و آن چه که می خواستیم همان لحظه و روز برای مان فراهم می شد.

* برای ورود به این حرفه باید چه روحیه ای داشت؛ آیا هر کسی می تواند بدل کار شود؟

خیر، همه چیز توانایی نیست. انسان باید اندکی ترس هم داشته باشد، چون اگر من نترس باشم، می روم از ارتفاعی می پرم و به احتمال زیاد آسیب هم می بینم، ولی اگر بترسم با بهره مندی از تجربه های استادم، نکته های منفی و مثبت را برآورد می کنم که آیا می توانم آن کار را انجام بدهم یا خیر.

* تعداد بدل کاران دختر در کشور چند نفر هستند؟

دوستان را نمی شناسم اما هستند کسانی که پیش من می آیند تا آموزش ببینند ولی چون فرصت این کار را ندارم و هم چنان در حال تعلیم هستم، تعلیم نمی دهم. البته کسی را نمی شناسم که به اندازه من سابقه کار در سینما داشته و پیشرفت کرده باشد. در کار «007» تعداد بدل کاران خانم 4 نفر بود که روزهای پایانی من و یک خانم آمریکایی ماندیم و بقیه رفتند.

* شما که تاکنون این قدر پیشرفت کرده اید، برای رسیدن به این پیشرفت چه مسیری را طی کردید و چه سختی هایی را متحمل شدید؟

سختی بسیاری کشیدم و تمرین های شبانه روزی انجام دادم به طوری که از درس هایم افتادم. وقتی سر تمرین و یا مسابقات می رفتم خیلی از استادانم درسم را حذف می کردند. البته برخی از استادان هم درکم می کردند و اجازه می دادند سرجلسه امتحان حضور داشته باشم.

برای این حرفه صبح زود بیدار می شدم و تا پاسی از شب تمرین می کردم. خیلی جاها چون توانایی انجام کاری را نداشتم حسرت می خوردم و تنها می ایستادم و نگاه می کردم تا یاد بگیرم البته خانواده ام هم خیلی نگران بودند ولی مادرم خیلی حمایتم کرد.

* خانواده تان اکنون به وجود شما افتخار می کنند؟

بله، هر فیلمی  را که کار می کنم و یا مجله ای می بینند به دوستان و آشنایان می گویند «مهسا» در این فیلم کار کرده است.

* حال از نخستین فیلمی  که کار کردید صحبت کنید که جای کدام یک از بازیگران بودید؟

بدل کار بیشتر بازیگران معروف سینما بودم، از «مهناز افشار» گرفته تا «ترانه علیدوستی»، «شیلا خداداد»، «ساره بیات» و «بهناز جعفری».در فیلم «شکارچی» هم نقشی کوتاه بازی کردم. در فیلم «دختر آدم پسر حوا» در آن سکانسی که از بالکن خانم وکیل به بالکن آقای وکیل می روم و نردبان می شکند، به جای «مهناز افشار»، بازی کردم.

در مجموعه «آب پریا»، «مرضیه برومند» به جای «بهناز جعفری» بدل کار بودم، البته «جعفری» اغلب سکانس ها یعنی 80 درصد را خودش بازی کرد به طوری که باشگاه می آمد و تمرین می کرد و زحمت زیادی برای نقشش کشید.

* اگر موافق باشی از پروژه «007» جیمزباند و شرایط کار برای مان بیشتر صحبت کنید؟

کارگردان فیلم سقوط آزاد «007»، «سام مندس» است که این فیلم سری جدید جیمزباند است و در آن 110 بدل کار آمریکایی، انگلیسی و 3 بدل کار ایرانی حضور داشتند. کارگردان قسمت بدل کاران «گری پاور» بود. کار از همه لحاظ عالی بود، یعنی از لحاظ حرفه ای بودن، تغذیه، برنامه ریزی، سرویس و امکانات. 75 روز در خدمت این پروژه بودیم.

ما در سکانس های اکشن حضور داشتیم، به طور مثال در سکانسی یک خودرو داخل بازار قصد داشت از فاصله یک متری چپ کند و ما بدل کاران نقش تمام افرادی را که در بازار حضور داشتند، بازی کردیم.

* و دنیل کریک هم که نقش اصلی را ایفا می کرد؟

بله، «دنیل کریک» نقش جیمزباند و «نوامی  هریس» نقش مقابل او را بازی می کرد.

«کریک» با وجود این که سن بالایی داشت اما بازیگری جذاب، سوپراستار و تواناست و در دنیا مانند او وجود ندارد. او در کار عالی بود و خیلی از سکانس های سخت را خودش بازی می کرد، به طور مثال سکانسی بود که از روی سقف قطار در حال حرکت باید دنیل کریک (جیمزباند) پایین می افتاد و خود را لبه قطار نگه می داشت و سپس خود را بالا می کشید و سکانس هایی نظیر این را خودش بازی کرد. تنها سکانس های بسیار سخت را بدل کار بازی می کرد. او از آمادگی جسمانی عالی برخوردار است.

مشخص بودن سرعت باد برای بدل کاری * فیلم چه زمانی اکران می شود و آیا شما مترجم داشتید؟

من تسلط به زبان انگلیسی دارم و نیازی به مترجم نداشتم. تمام سکانس های فیلم گرفته شد و تصور می کنم کمتر از 100 روز دیگر اکران شود چون در برنامه های روزانه که در اختیارمان قرار می  دادند هر روز تاریخ اکران مشخص و همه چیز با برنامه ریزی بود. ما برنامه روزانه ای داشتیم که آخر هر روز که کارمان به پایان می رسید، برگه ای در اختیارمان قرار می دادند که کدام یک از بدل کاران فردا سر صحنه حضور داشته باشد و ساعت آفیش، نهار، عصرانه و حتی سرعت باد فردا و زمان اکران فیلم در آن مشخص شده بود.

* بسیار سپاسگزارم به عنوان سؤال پایانی بفرمایید از این که تنها زن بدل کار خاورمیانه هستید چه احساسی دارید؟

من هم از شما ممنونم. من خود را آن قدر توانا نمی دانم و هنوز در حال یادگیری هستم و حرفی برای گفتن ندارم. امیدوارم بتوانم برای کشورم افتخارات بزرگ تری کسب کنم.

 در بازی نیمه نهایی ۲ تیم ایتالیا و آلمان همسران خدیرا، گومز، هوملز، بوفون در جایگاه تماشاگران به تشویق همسران خود پرداختند.

لناف، نامزد سامی خدیرا، در کنار رانی، برادر کوچکتر سامی خدیرا برای تماشای بازیها به ورزشگاه می آمد

نامزد مت هوملز هم با نگرانی خاصی بازیها را دنبال می کرد

نامزد ماریو گومز هم کاملا در کانون توجهات بود

همسر جانلوئیجی بوفون هم در ورزشگاه حضور داشت

نامزد میروسلاو کلوزه هم در جایگاه حاضر بود و با دقت تمام بازی را دنبال می کرد.