PEIMAN ما از تبار کوروش و فرزند جمشیدیم/ پیروز بی برده . بت نپرستیدیم |
||
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:خلیج فارس , عربستان , امارات , ایران پارس, :: 13:30 :: نويسنده : پیمان
امارات عربی متحده یا استان جلفاوه سابق ایران ! + عکس
از لحاظ تاریخی اولین ارتباطی که جامعه ایرانی با این پهنه آبی پیدا می کند دقیقاً به سال هفتصد قبل از میلاد باز می گردد، در زمانی که دولت مادها به رهبری فرورتیش موفق می شود که منطقه پارس را جزء قلمرو خویش سازد و قلمرو خود را به سواحل خلیج فارس گسترش دهد. در زمان سیاکزارسُس که همان هووخشتره باشد، وقتی ایرانی ها موفق می شوند امپراتوری مقتدر و میلیتاریستی آشور را از بین ببرند و سرزمین آشور بین مادها و بابلی ها تقسیم می شود؛ خلیج فارس گریز ناپذیر در قلمرو مادها قرار می گیرد.
برخی اقدامات ضد ایرانی امارات که با پاسخی از سوی ایران روبهرو نشد، عبارتند از: ۱ـ ساخت جزایر مصنوعی و پیشروی گام به گام در خلیج فارس با دزدی خاک و سنگ ایران! کشور امارات همزمان با ادعاهای ارضی بیپایه علیه جزایر سهگانه همیشه ایرانی خلیج فارس با سرمایهگذاری عظیم و با سرعت، مشغول گسترش جزایر مصنوعی در کرانههای جنوبی خلیج فارس است که با هدف افزایش سرمایه، تصرف گام به گام حریم آبی ایران و عربی کردن نام خلیج همیشه فارس، حیات را در آبهای خلیج تا ابد فارس به خطر انداختهاند. این امر که با سکوت عجیب و توجیهناشدنی رسانههای درونی همراه شده، نه تنها محیط زیست شکننده خلیج فارس را در معرض نابودی قرار داده، بلکه مرزهای آبی و مناطق حاکمیتی و تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس را نیز در معرض تهدید جدی قرار داده است. ذکر این مهم لازم است که ساخت سه جزیره به شکل نخل ـ که طول هر کدام بیش از شش کیلومتر و جزیرهای بیضوی به شکل نقشه پنج قاره کره زمین (Universe) در منطقهای به طول ۹ کیلومتر و عرض ۶ کیلومتر و با مساحتی نزدیک ۶۳ کیلومتر مربع که کاملا در تضاد با اکوسیستم طبیعی خلیج فارس است ـ با سرمایهگذاری بیش از بیست میلیارد دلار در حال تکمیل است. از سوی دیگر، «سلطان بن سلیم»، مدیر این پروژه در اظهارات تجاوزگرانهای، بیپرده فاش کرده است: «با توجه به اینکه هم اکنون تنها بخش کوچکی از ساحل خلیج فارس به امارات تعلق دارد، در هنگام پایان این پروژه، دولت امارات با داشتن ۱۲۰۰ کیلومتر ساحل به اندازه کافی ابزار برای اعمال فشار به ایران خواهد داشت». عمق این اقدام فاجعه بار امارات متحده عربی همزمان با پایان ساخت نخستین جزیره نخل نمایان شد؛ هنگامی که به اذعان رسمی مجریان، برای این پروژه ۱. ۶۵ میلیارد متر مکعب ماسه و ۸۷ میلیون تن سنگهای صخرهای برای پیسازی و برای تکمیل محوطهها نیز یک میلیارد تن صخره ـ که به طور عمده از قاچاق سنگهای صخرهای از ایران تأمین شده) به محل آورده شده و مورد استفاده قرار گرفته است. از مهمترین هدفها و پیامدهای سیاسی توسعه جزایر مصنوعی توسط امارات نیز میتوان موارد زیر را برشمرد: ۱. توسعه حریم مرزهای دریایی امارات: از آنجا که محیط جزایر مصنوعی امارات به عنوان حریم آبی این کشور به شمار میرود، اماراتیها با افزایش جزایر خود، به دنبال افزایش حریم آبی و نیز به چنگ آوردن هر چه بیشتر محدوده بینالمللی مشترک آبها و بستر خلیج فارس هستند. گفتنی است، تا به امروز، اماراتیها با ساخت این جزایر، سواحل خود را به صورت مجازی، دو تا سه برابر کردهاند و ادامه این روند، همان اندازه که به سود عربهاست، به ضرر ایران و ایرانی است. ۲. توسعه طلبی ارضی با انتقال ۱۲ میل انحصاری ماهیگیری از کرانههای خشکی جنوب خلیج فارس به دورترین جزایر مصنوعی از سواحل امارات با هدف تهدید عمق استراتژیک ایران در خلیج فارس. ۳. تصرف گام به گام فلات قاره و بستر خلیج فارس برای نزدیکتر شدن هر چه بیشتر به جزایر سهگانه و سواحل ایران به منظور برنامههای توسعهطلبانه ارضی آینده اعراب، از جمله تصرف جزایر ایرانی و بنادر جنوبی ایران. ۴ـ تبلیغ و تثبیت نام جعلی برای خلیج فارس با تبلیغات رسانهای و توزیع نقشههای جلب گردشگران و فروش واحدهای مسکونی این جزایر در عرصه جهانی. از مهمترین پیامدهای فاجعه بار محیط زیستی جزایر مصنوعی امارات نیز میتوان به این موارد اشاره نمود: ۱. نابودی محیط زیست طبیعی ایران با تخریب خاک و سنگهای صخرهای کوهستانهای ایران و انتقال آنها به امارات برای ساخت جزایر مصنوعی. ۲. تهدید امنیت زیستی پرندگان مهاجر و جانداران جزایر غیر مسکونی خلیج فارس. ۳. نابودی پوشش زنده مرجانی به عنوان یکی از پتانسیلهای مهم تجمع زیستی خلیج فارس. ۴. تخریب پهنه بندی طبیعی بستر دریا. (اماراتیها رسوبات ارزشمند بستر خلیج فارس را هم برای ساخت و ساز پروژه جزایر به تاراج بردند و افزون بر آن، فعالیت ماشین آلات و استخراج ریزدانهها از کف دریا، آسیبهای بسیاری بر پهنهبندی بستر دریا وارد ساخته است). ۵. تغییر راه جریانهای طبیعی آب که در توان خودپالایی طبیعی خلیج فارس اختلال جدی پدید میآورد. ۶. به هم ریختن ساختار طبیعی بستر خلیج فارس. (لازم به ذکر اینکه امارات حتی بقایای دو هواپیمای جنگی، چند جمبو جت و هفت کرجی را نیز به اعماق دریا برده تا برای غواصان یک پارک زیر دریایی موضوع دار درست کند)! ۷. تخلیه انواع زبالهها، پسابهای آلوده کننده و انواع آلایندههای فسفره و… به درون خلیج فارس. ۸. تخریب یکی از ارزشمندترین اکوسیستمهای دریایی دنیا از راه نابودی زیستگاه آبزیان خلیج فارس شامل ۴۰۰ تا ۴۵۰ گونه ماهی و ۳۰۰ تا ۴۵۰ گونه از سایر آبزیان از جمله لاکپشتهای دریایی (گونه ویژه منطقه خلیج فارس). ۹. گمراه سازی افکار عمومی با انتشار تصاویر دروغین حیات زیر جزایر مصنوعی. (دولت امارات برای گمراه کردن افکار عمومی و تبرئه خود از اتهامات احتمالی، اقدام به پخش فیلمهایی از وجود حیات جانوری در زیر این جزایر کرده است، حال آن که تصاویر منتشره مربوط به پیش از مسکونی شدن جزایر و هنگامی است که هنوز از پسابهای آلوده ساز، زبالههای جامد و آلودگیهای صوتی و دیداری که در کوتاهترین زمان، زندگی آبزیان را از بین میبرد، خبری نبوده است). ۱۰. عوارض اقلیمی، محیط زیستی ناشی از تبدیل بخشهایی از حریم دریا به خشکی، کاهش ظرفیت گرمایی ویژه منطقه و خشکتر شدن اقلیم آن و افزایش توفانهای گرد و غبار که مستقیم بر کیفیت حیات اقتصادی، اجتماعی مردم منطقه به ویژه ساحل نشینان جنوب ایران تأثیر میگذارد. جزایر مصنوعی امارات، در حالی بی سر و صدا و در بایکوت خبری رسانهای ایران، یکی پس از دیگری سر از آب درمیآورند که نه تنها مخالفتی جدی از سوی نهادهای مسئول ایرانی ندیدهایم، بلکه با کمال تأسف در برخی رسانهها و روزنامهها و سایتهای اینترنتی داخلی، شاهد تبلیغ پیش فروش منازل واقع شده در این جزایر نیز هستیم! تحمیل خسارات جبران ناپذیر بر زیستگاه آبی خلیج فارس، در حالی انجام میگیرد که ایرانیان تلاش چندانی در جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی طرف اماراتی خود نداشتهاند و از این روی، فعالیت ناشایست سازمان حفاظت محیط زیست ایران و بیتوجهی مدیران به ساخت جزایر مصنوعی اماراتی در خلیج فارس، در گام نخست ضمن تهدید آشکار علیه ایران، ملت ایران را از حقوق طبیعی محیط زیستی و ژئوپلتیک خود در کرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس محروم میکند. این در حالی است که پیماننامه حفاظت محیط زیست منطقهای مهمی همچون «راپمی» توسط همه کشورهای ساحلی خلیج فارس از جمله امارات در سال ۱۹۷۸ به امضا رسیده که در آن تأکید شده که آبهای خلیج فارس، بینالمللی هستند و همه کشورها باید به حریم آن احترام بگذارند و هر نوع توسعهای که حریم آن را به خطر بیندازد، برای کشورهای همسایه آن ممنوع است، ولی آگاهیرسانی نامناسب از سوی نهادهای مسئول ایران و حضور نیافتن بازرسان سازمان ملل در این منطقه و ارایه نشدن گزارش فاجعه محیط زیستی ساخت جزایر مصنوعی، دولت امارات را در اقدامات سودجویانه خود جسورتر ساخته است. ۲ ـ ساخت بیسروصدای آبگذر جانشین برای تنگه هرمز توسط امارات بنا بر این طرح ـ که برای از اعتبار انداختن اهمیت نقش ایران در تنگه هرمز به مراحل پایانی ساخت نزدیک میشود ـ راهاندازی کانال جایگزین تنگه هرمز توسط امیرنشین دبی بوده است؛ بنابراین، با ساخت آبگذر (کانال) از درون امارات، سواحل امارات در دریای عمان (در شرق امارات) به سواحل این کشور در خلیج فارس (در شمال امارات) متصل خواهد شد تا اهمیت استراتژیک تنگه هرمز و جزایر ایران از میان برود؛ طول این کانال ۱۸۰ کیلومتر و هزینه ساخت آن دویست میلیارد دلار برآورد شده است. به گزارش تابناک،در چنین شرایطی رویکرد فعال رسانه ای و سیاسی در کنار تحرکات دیپلماتیک می تواند هم افکار عمومی را بیش از پیش به گستاخی های امارات آگاه کند و شیوخ اماراتی را از احساسات ایرانیان در دفاع از تمامیت ارضی خود به معنای تام و تمام مطلع کند . نام خلیج فارس روزانه ۶ هزار بار در اینترنت جعل می شود
عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فرهنگی و هنری خلیجفارس با تشریح برنامه های این جشنواره از جعل گسترده نام خلیج فارس توسط دشمنان نظام و انقلاب در فضای سایبر خبر داد.
به گزارش خبرنگار مهر، همایون امیرزاده معاون مدیرکل امور استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به برگزاری دومین جشنواره فرهنگی و هنری خلیج فارس در جزیره ابوموسی گفت: شناساندن خلیج فارس به عنوان مهد تمدن بشریت و جایگاهی برای نهادینه کردن صلح و دوستی در منطقه، معرفی جاذبههای گردشگری خلیجفارس و نشان دادن چهره واقعی متجاوزان به حریم خلیجفارس از جمله اهداف برگزاری این جشنواره فرهنگی و هنری است.
*حسین علایی دولت امارات عربی متحده هر از چند گاهی و به بهانه های مختلف موضوع جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک را مطرح می کند و مدعی می شود که این جزایر اشغالی است. بلافاصله پس از هر ادعایی ، شورای همکاری خلیج فارس نیز از مواضع این دولت حمایت می کند. حال این سوال مطرح است که چرا به طور مرتب این مسئله از سوی دولت این امیرنشین مطرح می گردد و هدف از اصرار بر آن چیست؟ پس از پایان جنگ اول جهانی، امپراطوری عثمانی فروپاشید و انگلیس بر بخشی از جهان عرب مسلط شد و کشتی های جنگی انگلیس با تعداد بیشتری به خلیج فارس اعزام شدند. از این هنگام نیروهای نظامی انگلیس در بعضی از جزایر ایرانی از جمله بحرین،ابوموسی،تنب بزرگ و تنب کوچک مستقر شدند. در سال ۱۳۴۹ هجری شمسی وقتی که دولت انگلیس تصمیم گرفت نظامیان خود را از خلیج فارس خارج کند،نیروهای ایران اجازه یافتند تا در سه جزیرة ایرانی ابوموسی،تنب بزرگ و تنب کوچک وارد شده و حاکمیت ایران را به این سه جزیره بازگردانند. البته طبق توافقی که با شاه ایران صورت گرفت، بحرین که استان چهاردهم ایران بود هم با حمایت دولت انگلیس به عنوان امیرنشینی مستقل از ایران جدا شد. از این زمان بود که مسئلة ابو موسی به عنوان موضوعی اختلافی بین امیر نشین شارجه و ایران درآمد.در آن هنگام دولتی به اسم امارات وجود نداشت و کشوری که اکنون به نام امارات عربی متحده خوانده می شود در قالب هفت امیرنشین مستقل با دولت های جداگانه و تحت الحمایة انگلیس شناخته می شد. بنابراین فقط اختلاف بین شارجه و ایران آن هم بر سر چگونگی ادارة ساکنین عرب ابوموسی به وجود آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع این سه جزیره به عنوان بهانه ای برای فشار آوردن به ایران مورد استفاده بعضی از کشورهای عربی قرار گرفت و یکی از بهانه های صدام حسین برای جنگ با ایران نیز عدم واگذاری این جزایر به اعراب بود. در سال های گذشته هرگاه که روابط آمریکا با ایران به مرحلة خصمانه تری رسیده است کشور امارات که سیاست های آمریکا در خلیج فارس را دنبال می کند ادعای مربوط به جزایر را مطرح کرده است. به هر حال طبق تفاهم نامه ای که در دسامبر ۱۹۷۱ بین ایران و آقای محمد القاسمی حاکم شارجه منعقد گردیده است،امنیت ابوموسی بر عهدة ایران است و مالکیت ایران بر این سه جزیره طبق اسناد تاریخی محرز است. از سوی دیگر هیچگاه در طول تاریخ شارجه و کشور امارات بر این جزایر حاکمیتی نداشته اند. به دلیل روابط نامطلوب کشورهای غربی به ویژه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران،هیچگاه این کشورها موضع مناسبی در رابطه با مسئلة جزایر ایرانی نداشته اند. آنها یا در برابر ادعای امارات سکوت کرده اند و یا مواضعی را اتخاذ کرده اند که تلویحا حمایت از امارات تلقی شده است. معمولا کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و نیز اتحادیة عرب از ادعای امارات حمایت می کنند و در گذشته و در دوران جنگ تحمیلی شدیدترین حمایت از ادعای امارات را صدام حسین انجام می داد. البته پس از جنجال اخیر امارات،مقامات آمریکایی و انگلیسی با وضوح بیشتری از امارات حمایت کرده اند که جای تأمل دارد. به نظر می رسد تا زمانی که رابطة ایران با کشورهای غربی و آمریکا حالت خصمانه داشته باشد،امارات آن را فرصتی مناسب برای طرح ادعای خود ارزیابی می کند و به حرف های خود ادامه خواهد داد. اختلاف بین ایران و عربستان بر سر مسائل منطقه ای هم به این مسئله دامن زده است. طبیعی است که ایران برای خاتمه دادن به این ادعا می تواند فعال تر عمل کند. دولت می تواند چند اقدام را به صورت هم زمان انجام دهد تا دولت امارات نتواند به طرح ادعای خود علیه این جزایر ادامه دهد. اولین و مهم ترین اقدام استفاده از روش ها و ابزارهای حقوقی است. ایران می تواند اسناد تاریخی خود در این باره را در سطح جهان و برای افکار عمومی منتشر نماید و یک پایگاه اطلاع رسانی اختصاصی برای این کار راه اندازی نماید. همچنین دانشگاه های کشور می توانند کرسی هایی علمی متعددی را برای دفاع از مالکیت ایرانی این جزایر و نیز اسم خلیج فارس راه اندازی نمایند و تدوین رساله های دانشجویی در بارة این موضوعات را تشویق نمایند. اقدام دیگری که دولت می تواند انجام دهد شکل دادن به یک دیپلماسی فعال در این حوزه است. علاوه بر مذاکره با امارات ، این موضوع می تواند محور مذاکرات ایران با بعضی از کشورهای ذی نفوذ باشد تا آنها به دولت امارات در این زمینه فشار آورند و مانع از بروز نا امنی در خلیج فارس شوند. اقدام سوم کاهش یا قطع روابط تجاری گسترده با امارات است. هم اکنون ایران یکی از منابع درآمدی پر فایده برای کشور امارات است. این کشور حدود یک سوم صادرات مجدد خود را به ایران انجام می دهد و از این طریق سود سرشاری می برد. از سوی دیگر امارات یکی از منابع جذب سرمایة ایرانیان است به طوری که گفته می شود بیش از سیصد میلیارد دلار سرمایة ایرانی در امارات وجود دارد. دولت می تواند به گونه ای سیاستگذاری کند که این سرمایه ها برای پیشرفت ایران و توسعة جزایر و بنادر ایرانی در خلیج فارس به کار گیری شوند. هم اکنون بسیاری از شرکت ها و دستگاه های دولتی ایران در امارات دفتر نمایندگی دارند و سرمایه های ایران را در این کشور هزینه می کنند و به پیشرفت این کشور کمک می کنند که می توانند با برنامه ریزی از ادامة آن خودداری کنند. از سوی دیگر ایران می تواند با تدوین قوانین و مقرراتی این سه جزیره را به سه قطب تجاری،گردشگری و تفریحی دریایی در خلیج فارس تبدیل کند و همانگونه که از سالها پیش بارها و به طور مرتب مطرح کرده ام سه شهر زیبای فردوسی،حافظ و سعدی را در این سه جزیره احداث نماید به طوری که حداقل پنجاه هزار ایرانی در در این سه جزیره در برج های بلندی که احداث می شوند ساکن شوند تا عملا ادامة ادعای امارات بی معنی و غیر عملی گردد. لازم به ذکر است که در چند سال اخیر امارات با خرید خاک از ایران و جذب سرمایه گذاران ایرانی توانسته است جزیره ای مصنوعی به اسم نخل را در خلیج فارس احداث نماید که تعدادی از ایرانی ها هم در آنجا منزل خریداری کرده و به آن رفت و آمد می کنند که گفته می شود ساخت این جزیرة مصنوعی به ضرر محیط زیست خلیج فارس است. همچنین مردم ایران باید تا زمانی که دولت امارات این مسئله را مطرح می کند همکاری با این دولت را تحریم کنند. برای تفریح و تجارت به این کشور سفر نکنند و از هواپیماها و فرودگاه های این کشور برای رفت و آمد به سایر نقاط جهان استفاده نکنند. باید عِرق ملی ایرانیان برای مقابله با این ادعا برانگیخته شود تا دولت امارات به ناچار رفتار و شیوة خود را تغییر دهد. البته ایرانیان با مردم امارات و کشورهای حاشیة خلیج فارس مشکلی ندارند و با آنها برادر و دوست و همسایه هستند. بدیهی است که ایران در هر وضعیتی از تمامیت ارضی خود دفاع خواهد کرد.اما بهترین شیوة دفاع از جزایر،دفاع مردمی از آنهاست که آن هم با حضور گستردة مردم در این جزایر امکان پذیر است و راه حضور مردم هم ساکن شدن تعدادی زیادی از آنها برای زندگی دائمی در این جزایر است.در حال حاضر امارات به دنبال کشاندن این مسئله به دادگاه لاهه است تا به کمک حامیان بین المللی خود،ایران را دچار چالش کند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران بایستی ضمن ممانعت از این اقدام،خود را برای این احتمال آماده کند. *کارشناس خاورمیانه
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |